ناموس خدا
دختر شیرزنِ حضرت حیدر ... زینب
اشتباه است ، بگو `حیدرِ دیگر ... زینب”
هر چه که خواستم از عشق بگویم این شد
`همه ی عشق ، خلاصه بشود در زینب”
در دل زینب کبراست ، فقط عشق حسین
در مقابل شده معشوقِ برادر ... زینب
دمِمان گرم که شد هر دَم ما ذکر `حسین”
و شود بازدم این همه نوکر زینب
در قیامت همه دور سر او می گردیم
می شود یک تنه خود ، محشرِ محشر زینب
اوج ناموس پرستی مرا جمع کنند ...
`رگ غیرت” شود و می دهمش بر زینب
جان خود را بگذارم وسط زینبیه
تا دوباره نشود بی کس و مضطر زینب
سر ما نذر دفاع از حرمش هست ، که هست
نقش سربندِ سرِ این همه لشکر `زینب”
قُرص باشد دل سربازِ حرم ، زیرا که ...
در کنار دل او هست ، به سنگر زینب
لفظ `ناموس خدا” ختم شود بر دو نفر
نیستند این دو به جز `حضرت مادر” ، `زینب”
شاعر : رضا قاسمی
- دوشنبه
- 3
- مهر
- 1396
- ساعت
- 8:55
- نوشته شده توسط
- ایدافیض
- شاعر:
-
رضا قاسمی
ارسال دیدگاه